تبصره العوام فی معرفه مقامات الانام
- مولف: منسوب به سید مرتضی بن داعی حسنی رازی
- بررسی و مقدمه: رحمت الله رحمتی اراکی
- ناشر: انتشارات اسلامی
- موضوع: آراء و عقاید
- زبان کتاب: فارسی
- تعداد صفحات: 392
- قطع کتاب: وزیری
- نوع جلد: سخت گالینگور
- نوبت چاپ: اول 1396 ش
- شابک: 9-186-143-600-978
- ارسال توسط فروشگاه اینترنتی کتاب مشارق
- ارسال توسط فروشگاه اینترنتی کتاب مشارقدر صورت ناموجود شدن در انبار، در اسرع وقت، تامین و ارسال خواهد شد.
۸۰,۰۰۰ تومان
توضیحات
تبصره العوام فی مَعْرِفَه مَقالات الْاَنام مشهور به تبصره العوام کتابی دربارۀ ادیان و مذاهب بوده و احتمالا در اواخر قرن ششم یا اوایل قرن هفتم هجری به نگارش درآمده است. در متن اصلی کتاب ذکری از نام مؤلف به میان نیامده و سبب اختلافات فراوانی میان تاریخ نگاران شده است. مشهور است که این اثر منسوب به مرتضی بن قاسم داعی حسنی رازی است اما قطع به یقین، نویسنده، عالم شیعی و اهل خراسان بوده که در روزگار شوکت حسن صباح میزیسته است. نویسنده در این کتاب ابتدا به ذکر ادیان پیش از اسلام پرداخته و سپس در مباحث مربوط به اسلام، با اصل قرار دادن دو فرقۀ شیعه و اهل سنت، به توضیح حدیث افتراق و شمارش شاخههای متعدد این دو فرقه اصلی و اثبات ناجی بودن مذهب اثناعشریه پرداخته است.
محتویات کتاب
تبصره العوام در ۲۶ باب تنظیم شده و نویسنده فهرستی از بابهای کتاب را در مقدمه ارائه داده است.
باب نخست به «مقالات فلاسفه و امثال ایشان» اختصاص یافته که بطور کلی بر آراء ابونصر فارابی تکیه کرده و معتقد است که «این قوم را خبط بسیار است».
دو باب بعدی به بیان «مقالات مجوس [زرتشتیان] و دین ایشان» و «بعضی مقالات جهودان [یهودیان]، ترسایان [مسیحیان] و صابئین [مندائیان]» پرداخته است.
باب چهارم تا باب هجدهم، مشتمل بر «ذکر اصل فرق اسلامی و مقالات ایشان» است. وی در بیان فرق اسلامی، بنابر حدیث افتراق، تعداد فرقهها را ۷۳ میداند، اما معتقد است که در اصل، همه فرقهها شاخههای دو فرقه اهل سنّت و شیعهاند که دشمنانِ هر یک آنها را به ترتیب نواصب و روافض خواندهاند احتمالاً نام تبصره العوام فی تفصیل مذاهب المِلّتین که برای این کتاب ذکر شده، به این تقسیم بندی ناظر است. مؤلف تبصره العوام پس از طرح مسئله جانشینی پیامبر اکرم صلی اللّه علیه وآله وسلم و رد نظر اهل سنّت، در فصلهای بعد به ذکر فرقههای خوارج، معتزله، مُشَبّهه و مُجَسِّمه میپردازد.
مؤلف مذاهب فقهی اهل سنّت را در فصل مُشبّهه طرح میکند و آنها را در تقسیم بندی نه چندان مرتبی هفت فرقه برمیشمارد.
مؤلف در باب دوازدهم به «مقالات اهل تناسخ» و در باب شانزدهم به فرقههای صوفیه نظر دارد و آنها را شش فرقه میداند. در باب بعد، با طعنه، اقوال بزرگان تصوف را از رساله قشیریه نقل میکند.
در بابهای بعد به قومی که مدعی اهل سنّت و جماعت بودهاند تعریض دارد، از جمله به عبدالقاهر بغدادی که در الفرق بین الفرق، فرقه خود را ناجی میداند.
در ادامه، مؤلف به مسائل دیگری از جمله فرقههای شیعی، ناجی بودن اثناعشریه، احادیثی درشان اهل بیت، عقاید اثناعشریه، حکایت فدک و فضایح بنی امیه پرداخته است. وی شیعه را به چهار فرقه تقسیم میکند که تا زمان وی باقی بودهاند: امامیان، زیدیان، اسماعیلیان، نُصَیریان، و فرقه اخیر را نیز به هفده فرقه کوچکتر تقسیم می کند و مینویسد که این قوم را در هر جا با نامی میخوانند؛ در اصفهان خرّمیه، در قزوین و ری مزدکی و سنبادی، در ماهین مُحَمِّره، در آذربایجان قولیه و در ماوراءالنهر مُغان.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.