- شما نمی توانید "جواهر الکلام فی معرفة الامامة و الامام؛ جلد سوم (ادله امامت)" را به سبد خرید خود اضافه کنید، این محصول در انبار موجود نیست.
رسالت تشیع در دنیای امروز (گفتگویی دیگر با پرفسور هانرى کُربَن)
- تعداد صفحات: 240
- زبان: فارسی
- نوع جلد: نرم شومیز
- قطع: وزیری
- نوبت چاپ: 5
- سال نشر: 1387 ش
مولف: علامه سید محمد حسین طباطبایی
به کوشش: سید هادی خسروشاهی، علی احمدی میانجی
ناشر: موسسه بوستان کتاب
- ارسال توسط فروشگاه اینترنتی کتاب مشارقدر صورت ناموجود شدن در انبار، در اسرع وقت، تامین و ارسال خواهد شد.
توضیحات
رسالت تشیع در دنیاى امروز (گفتوگوی دیگر علامه طباطبایی با هانرى کربن)، شامل گفتوگوى علامه طباطبائى با پروفسور «هانرى کربن» در سال ۱۳۴۰ش، است که به کوشش استاد سید هادى خسروشاهى در سال ۱۳۷۰ش، براى چاپ آماده و منتشر شد.
کتاب، در راستاى اصل وحدت اسلامى و براى معرفى جامعه تشیع به جهان تسنن و تمامى انسانهاى خواهان حقیقت مىباشد که با دو مقدمه از آقاى خسروشاهى و پروفسور هانرى کربن آغاز و مطالب در دو بخش ارائه شده است.
کتاب رسالت تشیع در دنیای امروز دنباله مذاکرات علامه طباطبائى با پروفسور هانرى کربن مىباشد که بخش اول آن، در سال ۱۳۳۸ش، انجام شده و براى نخستین بار در سال ۱۳۳۹ش، تحت عنوان «مکتب تشیع» منتشر گردید و در سال ۱۳۵۷ش، براى بار دوم، پس از تجدید نظر کلى، اضافات و اصلاحات، تحت عنوان «شیعه: مجموعه مذاکرات با پروفسور کربن» منتشر شد. در واقع چاپ دوم، داراى مزایا و ویژگىهایى شد که چاپ اول فاقد آنها بود و از نظر اتقان عبارات و اضافه پارهاى مطالب و مدارک، بر چاپ قبلى برترىهایى داشت.
بخش دوم مذاکرات که در سال ۱۳۴۰ش، انجام یافته است، متن کتاب حاضر را تشکیل مىدهد و شامل مباحث دیگرى است که تحت عنوان « رسالت تشیع در دنیاى امروز» منتشر شده است.
محتوای کتاب:
در مقدمه آقاى خسروشاهى، پس از ارائه توضیحاتى پیرامون چاپهاى متعدد کتاب، به تلاشهایى که در راه تقریب مذاهب انجام گرفته اشاره شده است. مقدمه پروفسور کربن، بشارت مذهب تشیع براى بشریت را مورد بررسى قرار داده و از رسالت این مکتب در مقابل جهان امروز، بحث کرده است.
در بخش اول، رسالت تشیع تبیین گردیده است. علامه طباطبائى، یکى از زیبایىهاى دین اسلام را قابل هضم بودن تعلیمات آن براى جامعه بشرى دانسته و معتقد است که درک مفهوم این مسئله و نتایج آن، محتاج تأمل و تعمق زیادى است. ایشان «ارشاد مولوى»، «استدلال و بیان منطقى» و «ولایت و کشف» را سه راهى معرفى کرده است که اسلام آنها را براى گسترش تعلیمات عالیه خود، ارائه داده است.
وى در ادامه، آثار و نتایج نظریه «حلول» در کلیسا را بررسى نموده و معتقد است علىرغم اینکه اسلام تمام مساعى خود را در راه دفاع از توحید الوهیت و نامتناهى بودن و احاطه آن به جهان آفرینش به کار برده و هیچگونه استقلالى در وجود و در مصدریت و مطاعیت حکم به عالم انسان نداده است، کلیسا از همان روزى که قدرت به دست آورد، آستانه خود را پناهگاه عالم مسیحیت قرار داد و تعلیمات خود را روى اساس حلول بنا کرد.
وى ضمن بحث از «آثار و نتایج حلول کلیسا» در میان مسلمین، مسیر خلافت پس از پیامبر(ص) را بررسى نموده و در تتمیم استقلال مقام خلافت، چنین نتیجه گرفته است که خلافت آن روز، به تمام معنا، مصدریت حکم داشته و نقیصهاى که این استقلال داشت و نیازمند تتمیم و ترمیم بود، مصونیت اولیاى امور و مصادر اجرا؛ یعنى مقام خلافت و ایادى کارگزار او بود و نتیجه مستقیم این استقلال و مصونیت، این شد که امور دین و دنیاى جامعه اسلامى، به دست مقام خلافت سپرده شد. به اعتقاد او، این ترتیبى بود که به واسطه آن، حیات معنوى اسلام از مقام عالى و موقعیت واقعى خود تنزل کرده و وارد مرحله اجتماع شد و در حصار ماده، محصور گردید.
در مبحث «معادشناسى از نظر شیعه»، ایشان معتقدند که استقلال مقام خلافت در مصدریت احکام و امتیاز اجتهاد که صحابه همان روزها به دست آوردند، تأثیرات بسزایى در نمود معارف و احکام اسلام گذاشت و نتایج مستقیمى در راههاى سهگانه (وحى مجرد، تعقل و استدلال منطقى و ولایت و معادشناسى) داشت و طبعا هر سه راه را بهنحوى که با وضع موجود وفق دهد، هموار کرد. این تأثیرات عبارتند از تأثیر در:
- معارف و قوانین شریعت؛
- طریق بحث و استدلال منطقى؛
- سیر معنوى و معادشناسى.
ایشان نتیجه این تأثیرات را عدم وجود روش باطنى و سیر و سلوک معنوى در صدر اسلام و معروف بودن عدهاى از زهاد و عباد تنها با عمل صالح و تظاهر نکردن به عنوان دیگر تا اوایل سلطنت عباسىها عنوان کرده است.
نویسنده در ادامه مباحث، «پیدایش سیر معنوى و عرفان» در میان مسلمین را بررسى نموده و منشأ پیدایش آن را در میان اقلیت شیعه جستجو کرده است. به اعتقاد ایشان، این گروه که از همان روزهاى نخستین به مخالفت با رویه اکثریت، قد علم کرده بود، چون نیروى کافى براى درهمشکستن وضع موجود نداشت و اعاده وضع عمومى زمان رسول اکرم(ص) برایشان ممکن به نظر نمىرسید، ناگزیر از مقاومت کلى و مثبت دست برداشته و از راه دیگر دست به کار شدند و تا توانستند، معارف اعتقادى و عملى اسلام را حفظ و ضبط نموده و راههاى مشروع آن را که همان راه بحث آزاد و سیر معنوى باشد، زنده نگاه داشتند.
وى «ظهور روش معنوى و سیر و سلوک باطنى» را معلول مجموعهاى از عوامل همچون: ۱٫ نفوذ و سرایت تعلیمات معنوى اهلبیت(ع) که در رأس آن بیانات علمى و تربیت عملى امیرالمؤمنین(ع) قرار گرفته بود؛ ۲٫ مساعدتى که گرفتارىهاى عمومى طبعا نسبت به این مقصد داشت و ۳٫ این مسئله که پیوسته جمعى از مردان خدا که تربیتیافتگان این مکتب بودند و در حال گمنامى زندگى میکردند، در میان مردم بودند و در مورد مناسب، از حق و حقیقت گوشههایى مىزدند، دانسته و معتقد است که این عوامل، موجب شد تا عدهاى در قرن دوم هجرى از همان اکثریت، به مجاهدتهاى باطنى و تصفیه نفس تمایل نموده و در خط «سیر و سلوک» افتادند و جمعى دیگر، از عامه مردم به ارادت آنها برخاستند.
علامه در پایان مباحث خویش، بهعنوان جمعبندى نهایى از فرمایشات خود، به نکاتى اشاره کرده است، از جمله اینکه:
- وراى عالم ماده، حقایق اصیلى است که ضرورتا روزى براى انسان مکشوف خواهد شد؛
- براى انسان یک راه اختیارى و اکتسابى نیز وجود دارد که با پیمودن آن در همین دنیا نیز، حقیقت امر را کشف و مشاهده مىنماید؛
- این راه همان راه اخلاص در بندگى حق است؛
- راه وصول به حق و حقیقت و طریق براى حیازت سعادت حقیقى، اتباع کامل از شریعت اسلامى مىباشد؛
- مسئلهاى که حیاتبخش چهار مسئله گذشته است، «امامت» بوده که نظریه اختصاصى شیعه است و… منبع
مشخصات
تعداد صفحات | 240 |
---|---|
زبان | فارسی |
نوع جلد | نرم شومیز |
قطع | وزیری |
نوبت چاپ | 5 |
سال نشر | 1387 ش |
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.