رویه الله فی ضوء الکتاب و السنه و العقل

توضیحات

رویه الله فی ضوء الکتاب و السنّه و النقل الصریح، اثر آیت‌الله سبحانى مى‌باشد.

عقاید اشاعره (اهل حدیث) که ابوالحسن اشعرى در کتاب الانابه آنها را تا ۵۱ اصل شمرده است، بیان مى‌کند، خداوند بر عرش خود استقرار دارد، خدا چهره‌اى دارد؛ ولى بدون کیفیّت(بلا کیف)، خدا داراى دو دست است، بدون کیفیّت، خدا چشم دارد؛ اما بدون کیفیّت و براى همه این اصول به آیاتى از قرآن کریم استناد مى‌کند. این بحث که در کتب کلامى به تجسیم، تشبیه و رویت خدا معروف شد، قرن‌هاى زیادى از بحث‌هاى داغ محدّثان و متکلمان بود تا این که به ابن تیمیّه مى‌رسیم. او در رساله حمویه و واسطیّه این مسأله را مى‌آورد با این جمله: که ما از مجموع آیات نتیجه مى‌گیریم که خدا در بالاى این عالم محسوس است.

در ردّ این عقیده کتاب‌هاى زیادى به رشته تحریر درآمده است که یکى از این کتب از اندیشمند و متفکر اسلامى آیت‌الله سبحانى مى‌باشد که در کتاب خود در صدد ابطال این نظریه با براهین عقلى و آیات قرآن و روایات است. ایشان این نظریه را وارداتى مى‌داند و ریشه این نظریه را در کتب عهدین مى‌داند که از طریق اجبار یهود وارد محیط اسلامى شد که از شخصیت‌هایى که به ظاهر اسلام آورده بودند و این نظریه کفرآمیز را وارد جامعه اسلامی‎کردند کعب الاحبار و وهب بن منبه نام مى‌برد. ایشان دلایلى را که بر رویت خدا از طرف اشاعره بر رؤیت خداوند از قرآن کریم مى‌آورد، آیه الى ربها ناظره و روایاتى از صحاح و مسانید ذکر و براهین عقلى آنها را نیز بازگو مى‌کند و سپس تمام این ادلّه نقلى و عقلى را پاسخ مى‌دهد و براى عدم رؤیت به ۳ آیه از قرآن و روایات پیامبر(ص) و روایات ائمه(ع) استدلال کرده و در بخش دیگر از کتاب براهین عقلى بر عدم رؤیت ذکر مى‌کند تا اینجا رؤیت خدا که تفسیر حسى با دیدگان مادى بود در کتاب آمده و رؤیت یک تعبیر دیگر دارد که این عقیده مخصوص شیعیان و معتزله مى‌باشد و آن رؤیت قلبى و شهود باطنى مى‌باشد که این رؤیت در پرتو ایمان کامل به دست مى‌آید که این بحث در بخش آخر کتاب ایشان گنجانده شده است و ادله نقلى و برهان‌هاى‌عقلى او را به طور کامل ذکر مى‌کند. این بحث در کتب راهنماى حقیقت و فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامى از ایشان نیز آمده است.

در آخر کتاب هم فهرست موضوعات به طور کامل و مفصل آورده شده است